محل لوگو

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 19
  • بازدید دیروز : 12
  • بازدید کل : 26517

خداوند را این گونه شناختم که...


خداوند را اینگونه شناختم که...

به نام او که بهترین دوست من است.خدایی که دور نیست بلکه در قلب من است.و چگونه این حضور در قلب من قابل درک است؟

من خدا را با دیدن نظم و ترتیب این هستی،با دیدن سقفی به نام آسمان،با دیدن رنگ های درهم آمیخته در کتاب جنگل،با دیدن فصل های متحیّر کننده ای دارند،با دیدن دریای زلال و بی کران،با دیدن کوه هایی که با دست خداوند در جای خود میخکوب شده اند،با دیدن جانوران و گیاهانی که هرکدام شگفتی منحصر به فرد خودشان را دارند.

با شنیدن آرامش دریا،با شنیدن خروشیدن دریاَ،با شنیدن صدای طبیعت،با شنیدن انعکاس صدایم در کوهستان،با شنیدن صدای رودخانه ای که گویا در مغزم جاری می شود،با شنیدن صدای خش خش برگ های پاییزی زیر پای عابران عاشق پاییزی،با شنیدن ندای الله اکبر،با شنیدن اذان مؤذّنی که با جاری کردن نام خداوند بر لبانش،آرامش را به روح و روانم تقدیم می کند،با شنیدن تلاوت قرآن که دل هرکس را،هرکس را به لرزه در می آورد.

با بوییدن گل هایی که خداوند جمالش را به آن ها هدیه داده است،با بوییدن رایحه های گوناگون در طبیعت،با بوییدن خاک نمناک شده با باران،با بوییدن فصل هایی که عطرشان هم با یکدیگر تفاوت دارد.

با حس کردن چین و چروک های درختان بر نوک انگشتانم،با حس کردن لطافت قاصدک،با حس کردن چکه های باران بر گونه هایم،با افتادن برگ ها بر پیشانیم،با حس کردن...

و در آخر با چشیدن مزه ی زندگی.زندگی ؟زندگی چیست؟از کجا به وجود آمده است؟بله،خداوند این نعمت را به شما داده است.خداوند را چگونه شناختم؟اینگونه.

با فهمیدن اینکه خداوند انسان را خلق کرده است.

  انتشار : ۲ دی ۱۳۹۹               تعداد بازدید : 65

دیدگاه های کاربران (0)

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما